«نظریه اعتبار» از بدیعترین مباحث در اندیشه محقق اصفهانی است که ایشان آن را طرح کرده، بسط داده و از آن در بسیاری از مسائل فقهی و اصولی بهره برده است. وی با پیشنهاد «اعتبار به مثابه دادن حد شیء واقعی به شیء دیگر و ایجاد فرد اعتباری برای آن» پاسخهایی نو برای مشکلاتی کهن یافته است و به همین سبب برای معرفی جوانب این مسأله در نهایةالدرایة و شرح مکاسب اهتمام ویژهای به خرج داده که حاصل آن، دستیابی به احکام و ویژگیهایی برای اعتبار است که در همه اعتباریات آنها جریان دارند. این احکام که به صورت پراکنده در آثار محقق اصفهانی آمدهاند، در تبیین ماهیت «اعتبار» و نیز کاربست آن در موارد مختلف و تشخیص امور اعتباری از غیر اعتباری راهگشایند. مقاله پیش رو، این احکام را گرد آورده و درباره هر یک توضیحی داده است. البته شناخت دیدگاه محقق اصفهانی در مسأله «اعتبار» نیازمند بررسی فراگیری است که مجالی گستردهتر میخواهد. از اینرو در اینجا بخشی از دیدگاه ایشان درباره «اعتبار» تبیین میشود؛ بخشی که کمتر بدان توجه شده است و از آن به «احکام اعتبار» تعبیر میشود.