قواعد اصول فقه در راستای تبیین روش صحیح، متقن و دقیق فهم و تفسیر متون دینی است و کارکردهای گوناگونی در فهم و تفسیر این متون دارد. یکی از کارکردهای این قواعد، توسعه معنا به مفاهیم و مصادیق گوناگون است. این کارکرد در حوزه تفسیر قرآن نیز وجود دارد و اساساً جهانی بودن، جاودانگی و جامعیت قرآن با توسعه معنایی آیات قرآن است. توجه به این قواعد در قرآن کریم، زمینه درک عمیق و ژرف آیات قرآن را فراهم میکند و سبب کاربردیبودن و بهروز بودن معنای آیات شده و موجب پاسخگویی آیات به نیازهای معرفتی و پرسشهای مخاطبان قرآن در هرزمان و مکان میشود. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی با جستجو در قواعد اصول فقه، مهمترین قواعدی را که در گسترش معنای آیات قرآن تاثیر جدی دارد، جمعآوری کرده و کاربست و کارآیی آنها را در گسترش معنای آیات با تطبیق بر مصادیق قرآنی بیان کرده است. این قواعد عبارتاند از: اصالة العموم، اعتبار عام مخصَّص در مصادیق باقیمانده،اصالة الاطلاق، اعتبار مطلق مقیَّد در افراد باقیمانده، المورد لایخصّص الوارد، تناسب حکم و موضوع، الغای خصوصیت و تنقیح مناط، العلّة تعمِّم و تخصِّص.