بررسی انتقادی رویکرد متن‌ستیز با تاکید بر مسائل زنان و قاعده اشتراک

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

چکیده

رویکرد متن‌ستیز در اعتبار متون دینی، اعم از قرآن و روایات، خدشه می‌کند و به ‌صورت خاص، آن‌ها را برای حل و فصل مسائل زنان در عصر کنونی مفید نمی‌داند. این رویکرد با سه اصل «تاریخی‌بودن» به معنای تأثیرپذیری متن از فرهنگ عصر نزول، «نسبی و حداقلی بودن عدالت» به معنای عدم اهتمام متون به عدالت برای همه زمان‌ها و مکان‌ها و «امضایی‌بودن» به معنای تأیید عرف زمانه نزول در متن و عدم امکان تسری آن به زمان‌های متأخر، سامان یافته است. در اصول فقه «قاعده اشتراک» برای پاسخ به این رویکرد تنظیم شده است، اما ادله اثبات آن کافی به نظر نمی‌رسند و تلاش‌های اصولی در این باره، نیازمند تکمیل است. با این همه رویکرد یاد شده، از نظر مبنایی با پیش‌فرض‌های مسلم فقیهان، اعم از «بیان تفصیلی شریعت خاتم در متون دینی»، «حداکثری بودن دانش فقه»، «عدم حجیت عقل مستقل» و «عدم حجیت سیره عقلا» منافات دارد و از نظر بنایی نیز از اشکالات «ابهام در اصول متن‌ستیزی»، «فقر روش‌مندانه» و «فقر استدلال» رنج می‌برد. این رویکرد، تنها بر تمایز زن در عصر شارع و زن در عصر کنونی تأکید می‌کند، اما دلیل قابل ‌قبولی را برای اختصاص متون دینی به زن در عصر شارع ارائه نکرده است.

کلیدواژه‌ها