طلبه سطح چهار فقه و اصول و دکتری فلسفه اسلامی و پژوهشگر پژوهشگاه بینالمللی المصطفی
چکیده
قاعده «الواحد» یکی از قواعد فلسفی مهم و پرکاربرد در علم اصول است که تقریر و بررسی ارزش منطقی کاربستهای اصولی آن همواره مورد گفتگو بوده، مسأله جستار حاضر را تشکیل میدهد. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی کاربردهای این قاعده در علم اصول، به تقریر و ارزیابی آنها از منظر شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (1296-1361ق) میپردازد که نقش ویژهای در تعمیق و ساماندهیِ «اصول فلسفی» داشت. از رهگذر این جستار آشکار میشود که از این قاعده در مسائل متعدد علم اصول بهره گرفته شده که در این نوشتار، شاخصترین آنها در قالب ده مورد ارائه میشود. تحلیل و ارزیابی این موارد، گویای این واقعیت است که همه آنها با غفلت از مفاد و قلمرو قاعده الواحد شکل گرفته، ارزش منطقی ندارند و کاربرد این قاعده در آنها ناموجه است، زیرا محور برخی از آنها واحد غیر حقیقی، و محور برخی دیگر، واحد حقیقی غیر شخصی است؛ در حالیکه قلمرو این قاعده، «واحد حقیقی شخصی» است.